سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ورودی های 88 کامپیوتر دانشگاه شهید چمران اهواز

این همه جاوا خوندید.این همه مقاله ی کامپیوتری...
گفتم این بار مقاله ی فرهنگی بزنیم یه تفاوتی ایجاد بشه.به قول دیتل:Making a Difference!!!

تفاوت گویشهای شوشتری و دزفولی

موضوع رو حال کردید؟!

با توجه به دربرگرفتن درصد بسیار بالایی از بچه ها از این دو قوم! یه مطلب جالبی راجع به هر دو دیدم که دلم نیومد نذارم.
خوندن اون رو به همه ی علاقمندان توصیه میکنم!

گویشهای شوشتری و دزفولی از بازمانده‌های زبان پهلوی ساسانی(پارسی میانه) می باشند که با خوزی باستان آمیختگی هایی داشته اند و در گذر زمان کمتر از فارسی دری دستخوش دگرگونی شده اند.

علی اکبر دهخدا در واژه نامه خود از واژگان شوشتری بسیار بهره جسته‌است و درونمایه بیش از ده هزار واژه را از "لغت[نامه] محلی شوشتر" بیرون آورده‌است. دکتر محمد معین در کناره کتاب برهان قاطع گویش دزفولی را یکی از سرشاخه‌های زبان فارسی می نامد.

 

گویش شوشتری و دزفولی از دید دستوری ، واژگانی و شیوه آوایش ناهمگونی های زیادی با فارسی معیار دارند. بیشتر گویشوران شوشتری و دزفولی به سبب دلبستگی به زبان خودشان همواره بر آن اند که با یک دیگر به گویش شهر خود سخن بگویند و این شیوه در پیشگیری از فراموشی این دو گویش کارساز بوده است.

"ح" و "ع"، در این گویش ها به سان "ه" و "ا" در گویش فارسی معیار آوایش نمی‌شوند و این شیوه آوایش در برخی از واژگان پارسی نیز به گوش می رسد. مانند: عَسب (اسب)، عَفتُو (آفتاب) و... . برخی بر این باورند که این شیوه آوایش از هنایش های(تاثیرات) زبان عربی بر این گویش می باشد که گاهی در واژگانی که از زبان عربی هم به وام گرفته نشده‌اند نیز خود را نشان می‌دهد. [?] برخی دیگر بر این باورند که با درنگریستن به این که همه زبانها در آغاز آوایشی ناهمگون با امروز داشته اند و همچنین نمونه‌هایی مانند واگ "ث" که در زبان اوستایی بوده اما در فارسی معیار دیگر به کار نمی رود می توان چنین برداشت کرد که این شیوه آوایش ویژه زبان پارسی باستان و پهلوی بوده که در گذر زمان فراموش شده اما در این دو گویش همچنان کاربرد دارد درست به مانند ناهمگونی در شیوه آوایش دو واج "ح" و "ع" در گویش های ایرلندی و بریتانیایی با گویش آمریکایی در برخی واژگان.[نیازمند منبع] ضمناً در گویش شوشتری، مانند لهجه کابلی و بسیاری لهجه‌های دیگر شرق افغانستان و بر خلاف سایر لهجه‌های غربی زبان فارسی (لهجه هراتی و لهجه‌های فارسی در ایران) که ق را نیز همانند غ تلفظ می‌کنند، ق به همان صورت عربی اش تلفظ می‌شود.

ناهمگونی های شوشتری با دزفولی: ناهمگونی های این دو گویش در برابر همانندی هایشان بسیار ناچیز است. بیشتر ناهمگونی را می‌توان در زیر دسته بندی کرد:

الف- ضمیرهای شخصی جدا:

شوشتری: مُ، تُ، او، اَما، شَما، ایشون (من، تو، او، ما، شما، ایشان)

دزفولی: مُ، تُ، او، اُمون، شُمون، اوشون

ب- زمان‌ها:

در شوشتری گذشته استمرارای با افزودن «بِ» به آغاز بن گذشته ساخته می‌شود. برای نمونه "بِگفت" (می‌گفت) اما در دزفولی گذشته استمراری کمتر به کار می رود و آن را به شیوه‌های دیگر به کار میبرند.


ج- آوایش برخی از افعال:

شوشتری و دزفولی بودن را از آوایش دو فعل می‌توان شناسایی کرد:

شدن: در شوشتری، بوئِسَّن (buessan) اما در دزفولی، بیئِسٌَن (biessan) است.

کردن: در شوشتری، کُردن (kordan) اما در دزفولی، کؤردن (k?rdan) است.


د- ریشه‌هایی که در پایان (سٌن) دارند:

در دزفولی ریشه‌هایی که به (سٌن) پایان می یابند بیشتر از شوشتری است.


ه- دزفولی گود! است:

دزفولی‌ها «یاء» و «واو» مجهول قدیم را (به گونه دگرگون شده) آوایش می‌کنند که به گفته ی شوشتری‌ها «دزفولی‌ها گود سخن می‌گویند».

یاء مجهول به صورت "ey" مانند "shemsheyr" (شمشیر)

واو مجهول بیشتر به صورت ? مانند «g?» (گاو)


و- ساختار آینده استمراری و التزامی:

در دزفولی ساختار آینده استمراری به گونه "ب + مضارع التزامی" است(که خود مانند فعل امری فارسی معیار است). ولی آینده استمراری منفی به صورت "نَمِ + آینده التزانی" است.

در شوشتری هم همین ساختار می باشد اما در برخی فعل ها مانند فارسی معیار درآغاز آینده استمراری "م" می‌آید:

دزفولی : می‌رود : بِرواَ ، نمی‌رود : نَم رواَ ، برود : رواَ

شوشتری : می‌رود : مِرَ ، نمی‌رود : نَمِرَ ، برود : رَوَ

البته در برخی افعال مانند فعل کمکی در انگلیسی نیاز به صرف فعل در زمان به آن شیوه نیست.

می تواند : تَرَ نمی‌تواند : نَتَرَ
حالا چند تا کلمه هم مینویسم یه کم بخندید!!!

شوشتری:

  • لف=شبیه
  • مرگوی=مر گویی,انگارکه
  • گشیدن=گشودن
  • برازیدن=برازنده بودن
  • نمبرازد=برازنده نیست
  • دونا=دانا,فهمیده
  • پـِی=همراه
  • ریمیز = موریانه
  • گـُلـُپ = لپ
  • رَه = راه
  • لیله = گردباد
  • منجی=میانجی,میانه
  • گرده=کمر
  • مفتلا=مبتلا
  • قصه=سخن
  • گـُرُختن = گریختن , فرار کردن
  • اشکم=شکم
  • اِزمودن=امتحان کردن,آزمودن
  • مغمین = پشیمان
  • بهـَز = به از , بهتر از
  • پار= سال گذشته , پارسال
  • بختر = بهتر
  • دزفولی:

    مار
    مادر
    بووَ
    پدر
    بی
    عروس
    خوار
    خواهر
    بِرار
    برادر
    پِیا
    مرد
    مِیرَ
    شوهر
    پَسین
    پس از ظهر
    ایسون
    اینک (حالا)، این زمان
    اوسون
    آن زمان (آن هنگام)
    شَکنیدن
    تکان دادن، شکاندن، لرزیدن
    شِیونیدن
    به هم زدن
    گُلنیدن
    روشن کردن
    خُفتیدن
    خوابیدن
    ترسَّن
    توانستن
    بزنیدن
    بیختن،جدا کردن
    انجنیدن
    خورد کردن
    رومنیدن
    ویران کردن
    پتی کوردن
    خالی کردن
    شک
    تکان و لرزش
    پیت خوَردن
    پیچ خوردن
    دِشبُل
    غدّه
    عَس
    استخوان
    پِت
    دماغ
    تیک
    پیشانی
    چاست
    نهار
    شووم
    شام
    ناشتا
    صبحانه
    پُرس
    مراسم ختم
    سُنگ سُنگ
    یواش یواش (آهسته)
    گَپ
    بزرگ
    توو
    اتاق
    شوومی
    هندوانه
    گِریوَ
    گریه
    وایه
    آرزو
    پتی
    خالی
    خربِیضه
    خربزه
    کِلِک
    انگشت
    کوی
    کاهو
    بحتیه
    شیر برنج

    یه مطلب جالب دیگه هم دیدم.شنیده بودم که دکتر شریعتی گفته بودن که کوهی از علم در شوشتر است.برام جالب بود!اگه دوست دارید بدونید دقیقا منظورشون چی بود به این لینک مراجه کنید.فعلا خداحافظ(با لهجه!)

    http://shariati.nimeharf.com/Shariati/article-419/%D8%B3%D9%88%D8%A7%D9%84-%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D8%B9%D8%AA%DB%8C-%D9%88-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE-%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B4%D9%88%D8%B4%D8%AA%D8%B1%DB%8C

     


    نوشته شده در چهارشنبه 89/2/29ساعت 6:33 عصر توسط رنگین کمان1 نظرات ( ) |



    قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت




    دریافت کد ساعت