سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ورودی های 88 کامپیوتر دانشگاه شهید چمران اهواز

      dady
اول از همه روز پدر رو به همه ی پدرای زحمت کش تبریک می گم...
یا علی! واژه ها با تو تفسیر می شوند، و این تویی که به همه واژگان معنا می بخشی.
یا علی! وقتی از «کعبه » سخن گفته می شود، تو در ذهن آیی و ناگزیر در یادها خطور می کند: «علی، مولود کعبه » و «کعبه زادگاه علی ».

یا علی! دوستان و دشمنان هر کدام با نام تو برخود می لرزند، چون تو جامع اضدادی.
یا علی! کعبه به خود می بالد که مولودی چون تو از پرده اندرون آن زاده شد و بس. و این افتخار در فراسوی مباهاتی است که بر کعبه متظاهر است.
یا علی! پهلوان در گود زورخانه با نام تو پنجه در پنجه حریف می اندازد و از تو مدد می جوید و قهرمان در میدان نبرد تا «یا علی » نگفته است به نماز نمی ایستد و زاهدان تا نام تو را بر زبان جاری نکرده اند سر بر سجاده حضرت دوست نسایند.
یا علی! قیام قائمان از قیومیت نام تو است، و قعود قاعدان از قائمیت تو امنیت می یابد.
یا علی! جاذبه تو چنان است که «دست بریده » افتخار می کند که مولای عدالت، «انگشت رذالت » از دستش بریده است. (1)
یا علی! عظمت تو چنان است که دشمنانت بر برادر مرده خود نمی گرید و فریاد بر می آورد که: ای قوم! اگر کسی غیر از علی قاتل برادرم بود، قتل برادر مایه ننگ و عار قبیله ام می شد و من بر برادرم گریه نمی کنم چون به دست شخص کریمی کشته شد. (2)
یا علی! از خود گذشتگی و ایثار در برابر تو خضوع و سر تسلیم فرود می آورد آنگه که در بستر برترین مخلوقات و اشرف آدمیان آرمیدی و هر نوع خطری از دژخیم زمان را بر جان خود هموار ساختی. (3)
یا علی! هر گاه از فتوت و جوانمردی سخن رانده می شود، نام تو زیبنده زبان است آنگاه که گفتی «بنده حقم نه تسلیم هوا» چون شیر غران نفس را لگام عدم زده بودی و توسن سرکش نفس فقط از تو فرمان می گرفت. (4)
یا علی! تو همه «ایمانی » آنگاه که روز احزاب در مقابل همه «کفر» قرار گرفتی و واژه «ایمان » به خود مفتخر است که همان «علی » است. (5)
یا علی! «دلدل » (6) سر از پا نمی شناخت آنگه که سواری چون تو رعد آسا بر توسن وجودش سوار می شد، و «ذوالفقار» (7) بر خود مباهات می کرد که در دست عدالت است.
یا علی! واژه درد از وجود تو معنا یافت، آنگاه که سر بر چاه فرو بردی و از میان آدمیان کس نیافتی تا سفره دل در برابرش بگشایی. (8)
یا علی! «صبر» را تو معنا بخشیدی آنگه که زهرای مرضیه را در برابر دیدگانت میان در و دیوار خستند و محسن نورسته ات را نشکفته پرپر کردند.
یا علی! تو همه علم و «دروازه علمی » (9) آنگه که گفتی «سلونی قبل ان متفقدونی ». (10)
یا علی! تو معدن سخا و کرم وجودی آنگه که «الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکوة و هم راکعون » را تفسیر عملی کرده و نگین پادشاهی را هدیه گدای مسکین نمودی. (11)
یا علی! تو تندیس «مظلومیتی » در «لاله زار شهادت » و «مرغ زار صفایی » در شوره زار سنگدلی و شقاوت.
یا علی! نوح نبی آنگه که «بسم الله مجریها و مرسیها» (12) زمزمه می کرد، «کشتی » از تو فرمان می گرفت و «توفان » از تو می گریخت.
یا علی! اگر ابراهیم خلیل «سبوح، قدوس » بر زبان جاری می کرد، دست در دامن تو آویخته بود و اگر «اسماعیل ذبیح » را به قربانگاه منا برد، از منای کربلای حسین تو آموخت.
یا علی! صبر ایوب پیامبر در برابر تو خاضع و سر تسلیم فرود می آورد.
یا علی! اگر یعقوب به خاطر یوسفش «وا اسفاها» (13) سر می داد، پس تو در فراق مونس خود و امانت حبیب خدا - ام ابیها - چه کرده ای؟
یا علی! آن زمان که یوسف صدیق به چاه سقوط کرد، حبل المتینی چون تو دستاویزش بود و آنگه که به «عزیزی مصر» رسید حب تو موجب شد.
یا علی! «خضر نبی » آب حیات را در ظلمات از دست تو گرفت و با زمزم کوثر تو به مروه و عرفات صفا بخشید.
یا علی! اگر «آصف برخیا» تخت بلقیس از شرق به غرب بر یک چشم بر هم زدنی انتقال داد، از «علم من الکتاب » تو بود. (14)
یا علی! در ظلمتکده بی دینی و جهل تویی مهتاب راه، و طوفان زده کشتی شکسته را، تویی فانوس دریا.
یا علی! بارها و بارها بال هماگونه ات را شکستند و دل پر مهر و عطوفتت را ریش کردند ولی «آه » حسرت به دل ماند که از نهاد تو بر آید.
یا علی! کرانه گیتی سرخ رنگ از خون توست، آنگه که شمشیر «اشقاالاشقیا» فرق عدالت تو را شکافت و رخ خدا گونه ات را به زهر جفا بیالود.
یا علی! هنوز هم یتیمان کوفه کاسه ای شیر در دست دارند تا زهر جفا را از خون مولا برون کنند.
یا علی! پرچم عدالت به دست تو افراشته شد و سرود امامت را تو زمزمه کردی و حدیث ولایت با نام تو معنا پذیرفت.
یا علی! تو خورشیدی; از پرتو انوار تو یازده اختر تابناک (احد عشر کوکبا) اشتقاق شدند و آسمان تاریک بشری را با نور تو متجلی ساختند. (15)
یا علی! امروز بر زبان هر هم کیشی در این مرز و بوم و حتی فراسوی این دیار، نام تو زمزمه می شود و همواره یاد و نام تو در تمامی مراحل زندگی زینت بخش محفل علی دوستان است. پس یا علی لطفی مضاعف بنمای تا هم چنان که «و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید» بر درگاه کریمانه ات زانو زده ایم، از خوان همیشه سبزت توشه برچینیم.
پی نوشت ها:
1- اشاره به سارقی است که علی علیه السلام به واسطه سرقت، دستش را قطع کرد و او نه تنها ناراحت نبود بلکه مفتخر بود که عشق علی علیه السلام در دلش افزون شده است. بحارالانوار، ج 40، ص 281
2- اشاره به کشته شدن عمروبن عبدود در جنگ خندق به دست علی علیه السلام. بحارالانوار، ج 20، ص 33
3- اشاره به لیلة المبیت. شبی که حضرت علی علیه السلام در بستر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آرمید تا نقشه کفار باطل شود. بحارالانوار، ج 60، ص 303
4- اشاره به کشته شدن عمروبن عبدود - نامدار عرب - و این که او به صورت حضرت علی علیه السلام آب دهان انداخت و علی علیه السلام پس از مکثی او را به هلاکت رساند. و مولوی این قصه را به صورتی نیکو به نظم در آورده است.
5- حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که در روز احزاب، وقتی علی علیه السلام مقابل عمروبن عبدود ایستاد فرمود: «برز الایمان کله الی الشرک کله » کنز الفوائد، ص 137
6- نام مرکب علی علیه السلام
7- نام شمشیر علی علیه السلام
8- اشاره به چاهی است نزدیک کوفه که علی علیه السلام شب ها درد دل هایش را به آن چاه می گفت.
9- انا مدینة العلم و علی باب ها، من شهر علمم، علی نیز دروازه آن است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بحارلانوار، ج 10، ص 120
10- حدیثی از حضرت علی علیه السلام بحارالانوار، ج 3، ص 225
11- سوره مائده آیه 55
«برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را»

نوشته شده در شنبه 89/4/5ساعت 12:16 صبح توسط رنگین کمان نظرات ( ) |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت




دریافت کد ساعت