اونم چطور؟ فك كن اولين جريمه زندگيت واس خاطره عبور از خط ويژه باشه

نامردا حتي تابلو هم نزده ان

رفتم از سه گوش بپيچم ، ديدم بسته اس . اومدم جلوتر كه از ساعت برگردم ، ديدم آْقا پليسه اشاره ميكنه كه وايس

شيشه رو كشيدم پايين كه جريان چيه؟

گفت مدارك ماشين رو لطف كن

منم حيرت زده . گفتم جريان چيه؟

گفت ايجا ماله خطوط ويژه اس . حالا چرا رنگت پريده؟

توي دلم گفتم " اي كوفت . رنگه من به تو چه ربطي داره؟"

سرمو بلند كردم با اتفتخار گفتم " چون تا حالا پليس جلومو نگرفته سه گوشو بستين . من از كجا رد شم؟"

همينجور كه برگ قبض رو مينوشت گفت " از جلو دادگستري . بعدم همه كه ميگن پليسا خوبن . ترس نداره كه . نلرز خانوم . نلرز "

ايندفعه خدايي آمپرم رفت بالا . گفتم " اگرم ميلرزم بخاطره اينه كه اولين جريمه عمرم بابته يه همچين چيز بيخوديه "

همينجور كه قبض رو دو دستي تقديم ميكرد گفت " واسه همين كمترين جريمه ممكن رو برات نوشتم ايندفعه "

تو دلم گفتم " مگه قراره دفعه بعديم باشه ؟"

شما بگيد . جاي من بوديد چه حالي ميشديد؟